دلنوشته ای بر ساحل مهتاب

Draconian - Rivers between us

Draconian 

Sovran (2015) 

8.Rivers between us 



Where is the world I saw in your eyes?
It lived through the night, then whispered goodbye.
The cuts in your skin and the red in my eyes.
This winter inside is crushing me now.

کجاست آن جهانی که در چشمانت دیدم؟

شب را به زندگی گذراند، پس زمزمه کرد "خدانگهدار".

زخم های روی پوست تو و قرمزی درون چشمان من

این زمستان درون

اکنون مرا می شکنند...


"I am alone, I am scorn, I can't remember to forget you,
I just weather the storm".

من تنهایم..  من عاجزم..  

نمیتوانم فراموش کردنت را به خاطر داشته باشم

فقط طوفان را تحمل میکنم..


The love that I had, it drowned with the tide,
stirring the waters where hearts lay bare.
The cuts in your skin and the red in your eyes.
Enfolding this shame into despair.

عشقی که داشتم،  همراه موج غرق شده

و آب را،  جایی که قلب های عریان خوابیده اند،  متلاتم میکند

زخم های روی پوست تو و قرمزی درون چشمت

این شرم را به آغوش اندور می سپارد


Let me take the noose from our necks and carry us home.
Still so alive, even after you die, transcending with time.
We're just two cripples who fail to belong.

Yes, we are two cripples, but we need to hold on.

بگذار این طناب [دار] را از گردنمان کشیده و به خانه برویم

همچنان زنده ام. حتی پس از مرگ تو. درحال بالا رفتن در زمان

ما تنها دو درمانده ی عاجز از "تعلق" یم

آری. ما دو درمانده ایم. اما میخواهیم صبر کنیم


From this flesh my spirit longs to break away.
Did you ever feel this cosmic circumstance was never enough?
Wake me slowly if ever at all.
Wake me slowly or watch me fall.

روح من در تلاش است تا از این کالبد بیرون برهد

آیا تا کنون حس کرده ای این حال کیهانی هیچگاه کافی نبوده؟

هرچه باشد مرا به آرامی بیدار کن

به آرامی بیدارم کن و یا مرا تماشا کن که سقوط میکنم


The life that I had is gone with the tide (Watch me fall)
Another deception, I whisper goodbye.
The cuts in my flesh, the red in your eyes (Watch me fall).
These demons inside, they die with me now.

آن زندگی که داشتم همراه امواج مرده است

(مرا بنگر که سقوط میکنم)

تزویری دیگر،  و من خداحافظی میکنم

زخم هایی روی جسم من، قرمزی درون چشمان تو

(مرا بنگر که سقوط میکنم)

این اشباح درون،حال همراه من میمیرند... 


 


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 22 صفحه بعد